تو دفتر روزنگاری که از فریدون باقی مونده، اون تقریبا هر چیزی رو بین سال‌های 62 تا اواخر سال 64 توش نوشته. البته روزنگارهای دیگه ای هم فریدون داشته. اما تو اون دفترچه، گفته که وقتی به آمریکا نقل مکان کرده، چند وقتی رو با یکی از دوستاش و سگش بلاکی زندگی میکرده.
برخلاف دفترچه روزنگار اول، این دفترچه کم حوصله و درگیر مسائل روزمره زندگیه، که حاصلش یک سری جملات کوتاه، ناخوانا و بریده، و از سر ملال زدگیِ. ملالی که نهایتا سرنوشت فریدون رو به شهر بن، شهری کنار رود راین، تو غرب آلمان میرسونه...
منابع این قسمت
- کتاب خنیاگر در خون
- کتابچه شرقی غمگین
- یادداشت های شخصی فریدون
- مستند شرقی غمگین
- مستند آن شب
